هر چه باشد یا نباشد ، انتلکتوری مقوله ی جذاب تری است. انتلکت ها معشوقه هایشان را مصرف نمی کنند ، از بچه های دبیرستانی داف نمی سازند ، نخاله های اینستاگرامی را شاخ نمی کنند و در آسانسور نمی چسند. ازت انتظار ندارند باهاشان ازدواج کنی و در قرار اول دستت را نمی گیرند و پول کافه شان را خودشان حساب می کنند. از این میان، آنهایی که نسبت به فین کردن گارد ندارند و لازم نیست کنارشان برای بی صدا بالا کشیدن آب دماغت ، دهن خودت را سرویس کنی ، انتلکت های دوست داشتنی تری اند. مضاف بر این عوالم ، خواندن کتاب های رو موج ، دانستن نام آدم های مهم تاریخی و شناخت آداب زندگی مصدق و هیتلر و اعتقاد به عقاید فروید ، شاید به اندازه ی نوشتن کتابی در نقد تفکر کانت ، عرق بر روی پیشانی نناشند ، ولی آنچنان هم سهل الوصول نیست. انتلکت ها همان گربه هایی هستند که بجای بهانه ی بوی نداده ی گوشت را گرفتن ، دست دراز کرده اند برای برداشتنش ، پنجه کشیدند و هر یک به قدری بهش نزدیک شد اند.
راستش ،انتلکت ها هم کم دوست داشتنی نیستند.
نظرات (۰)