کاوه فولادی نسب میگوید غم های بزرگ را مقدمه ی کار های بزرگ کنید و شاهین کلانتری میگوید اگر حس میکنید در زندگی دستاوردی ندارید ، یعنی تنها به کار هایی میپردازید که حس میکنید از پسشان بر می آیید و عطیه عطار زاده میگوید آدم به یک جایی میرسد که میفهمد چیزی که مینویسد ارزش دارد و ارائه اش میدهد و بعد مخاطبان اند که او را نوسنده میکنند ، یانگ بوکوفسکی میگوید اعتماد بنفس نداری و مطالبم در این وبلاگ هیچ خوانده نمیشوند . شاید چون اینجا خودم نیستم،نمیدانم. من هیچ وقت نخواسته ام ره صد ساله را یک شبه بروم. الان هم نمیخواهم. من تمام آن صد سال را میخواهم. و فقط میخواهم در این صد سال مسیر غلط را نروم. غم های بزرگ را مقدمه ی کار های بزرگ کنم و چیز های دست نیافتنی بخواهم. و حرف عطیه عطار زاده و یانگ بوکوفسکی را تنها گوشه ی ذهنم نگه دارم.من هم قبلا در داستانی گفته بودم "این خانه تاریک تر از آن بود که کسی بخواهد درش بیدار باشد" بیدار که شوم خانه ام کمکم روشن می شود.
نظرات (۱)
Fatemeh Karimi
سه شنبه ۱۱ آذر ۹۹ , ۱۳:۲۹من میخونم، قلمتون رو خیلی زیبا می بینم :)
اینجا خیلی عالی بود:
من هیچ وقت نخواسته ام ره صد ساله را یک شبه بروم. الان هم نمیخواهم. من تمام آن صد سال را میخواهم. و فقط میخواهم در این صد سال مسیر غلط را نروم. غم های بزرگ را مقدمه ی کار های بزرگ کنم و چیز های دست نیافتنی بخواهم.
مادلن
۱۲ آذر ۹۹، ۰۰:۰۴